השיעים של ישראל

השיעים של ישראל

סילוק ישראל. לחסל את המלחמה
השיעים של ישראל

השיעים של ישראל

סילוק ישראל. לחסל את המלחמה

آب در هاون کوبیدن

طالبان که خود را حاکم افغانستان می‌داند، حاضر نیست هیچکس را در قدرت شریک کند چه رسد به فاطمیون که یک قوم خاصی نیستند ولی طالبان از انها وحشت دارد.  لذا به دو دلیل ممکن است این کار را نکند که هردو اشتباه است: اول اینکه آنها را جاسوس ایران بدانند، که این خطاست زیرا آنها برای ایران درست نشدند، بلکه برای مقابله با داعش بودند، دوم اینکه بترسند که قدرت شان از دست برود، این  یعنی اعتراف می‌کنند که لشکر فاطمیون محبوبیت و مقبولیت برتری دارند.   لذا از همین منظر باید گفت انتظار از طالبان، برای دولت فراگیر، آب در هاون کوبیدن است. چون طالبان به همه مشکوک هستند، و حاضر به تقسیم قدرت نمی باشند. و هرچه بیشتر اصرار می شود که : طالبان دولت فراگیر باشند آنها بیشتر مشکوک می شوند. کار بجایی رسیده که ذبیح الله در یک مصاحبه گفت: دولت فراگیر یعنی اینکه همسایه ها هریک جاسوسی در کابینه داشته باشند. یعنی اگر از قوم هزاوه انتخاب شد جاسوس ایران است و اگر از قوم تاجیک بود جاسوس تاجیکستان و ترکمنستان و چین و غیره! به همین دلیل، از پاکستان نیز بریدند یا درواقع به پاکستان و قطر هم گفتند که حاشا کنند. تا اینکه طالبان یک قدرت ملی، غیر وابسته و متکی به عشریه مردم معلوم شود. اما این ایراد ساختاری دارد. و در چند جا شکننده است: اول اینکه قوم پشتو فقط یک سوم افغانستان هستند، و حاکمیت آنها به معنی دیکتاتوری و حاکمیت اقلیت بر اکثریت است. دوم اینکه زیربنای مالی و اقتصادی آنها وابسته به عربستان است. طالب یک پدیده افغانی نیست. بلکه سه هزا مدرسه که در پاکستان تاسیس شد و از بودجه عربستان نسبت به اخذ دانشجو اقدام کرد، حالا اگر آل سعود را تکذیب کند و یا نماینده آن پاکستان و قطر را کنار بگذارد، اینطور می شود که هیچ کس آنها را به رسمیت نمی شناسد. البته اگر در این تفکر استقلال خواهی صادق باشند موفقیت به دست می اورند. ودلیل صادق بودن آنها مماشات با همه مردم افغانستان است. بطوریکه مردم افغانستان حاضر شوند برگردند و مالیات یا عشر را هم بپردازند. سیگنالهایی که میرسد هر دو به بن بست خورده یعنی طالبان باعث رم کردن مردم افغانستان شده بطوریکه سیل مهاجران یا آوارگان افزایش یافته. و آنهاییکه مانده اند، حاضر به پرداخت عشر نیستند.  لذا طالبان به دنبال پول مجبور هستند به برخی دولتها پناه ببرند. اما دولت ها هیچکدام اعتماد ندارند. زیرا وقتی می بینند به راحتی پاکستان را کنار گذاشتند، یا قطر و ال سعود را از خود راندند، طبیعی است که اعتماد نمی کنند. سازمان ملل و یا سازمانهای دیگر هم اگر برای کمک اقدام کنند، مایل هستند راسا این کار را انجام دهند یعنی اینکه آنها هم به طالبان اعتماد نمی کنند. علاوه بر اینکه روال کمک رسانی در سازمان ملل، نشان می دهد که کمک به افغانستان بهانه است. آنها بدنبال جذب بودجه برای خودشان هستند. اروپا و آمریکا اگر پول داشتند بدهی های تریلیاردی خود را صاف می کردند. بلکه روال این است: به بهانه کمک از شرکتها و موسسات بزرگ کمک مالی می گیرند ولی آمار نمی دهند. بطور کلی در امریکا برای کمک به افریقا این روال عادی شد. زیرا کسانی که کمک ها را جمع می کردند و به آفریقا می بردند کسی جرات نداشت به افریق برود و نتیجه کار را ببیند. الان هم کمک های مالی به افغانستان جمع می شود ولی همه می گویند یک کشور جنگ زده را نمی توان بازرسی کرد. در هر حال فقط یک راه جلوی طالبان باز است: با لشکر فاطمیون کنار بیاید و مانند لبنان که حزب الله دارد، یا عراق، آنها را بعنوان یک واقعیت بپذیرد. این یعنی همه کشورها، باید با واقعیت جدیدی بنام صدور انقلاب اسلامی کنار بیایند والا حذف خواهند شد

Beat water in a mortar

The Taliban, which considers itself the ruler of Afghanistan, is not willing to share power with anyone, let alone the Fatimids, who are not a separate ethnic group but are feared by the Taliban. So he may not do it for two reasons, both of which are wrong: first, to call them Iranian spies, which is a mistake because they were not made for Iran, but to counter ISIS, and second, to be afraid of losing power. This means that they admit that the Fatimid army is superior in popularity and acceptance. Therefore, from this perspective, it should be said that the expectation from the Taliban, for the inclusive government, is to hit the water in the mortar. Because the Taliban are suspicious of everyone, and are not willing to share power. And the more it is insisted that the Taliban are an all-inclusive government, the more suspicious they become. It got to the point where Zabihullah said in an interview: "Inclusive government means that the neighbors have any spies in the cabinet." That is, if he is selected from the Hazaveh tribe, he is a spy for Iran, and if he is from the Tajik tribe, he is a spy for Tajikistan, Turkmenistan, China, etc. For this reason, they were cut off from Pakistan or, in fact, Pakistan and Qatar were told to stay away. Until the Taliban become a national power, independent of the people. But this has a structural flaw. And it is fragile in several places: First, the Pashtun people are only one-third of Afghanistan, and their rule means dictatorship and minority rule over the majority. Secondly, their financial and economic infrastructure depends on Saudi Arabia. Talib is not an Afghan phenomenon. Rather, the 3,000 schools that were established in Pakistan and recruited students from the Saudi budget, now if it denies Al Saud or leaves its representative Pakistan and Qatar, it will be that no one will recognize them. . Of course, if they are sincere in their thinking of independence, they will succeed. And the reason they are honest is to appease all the people of Afghanistan. So that the people of Afghanistan are willing to come back and pay taxes or tithes. Both signals that the Taliban have reached a dead end have left the Afghan people in Rome, with an influx of refugees or displaced people. And those who remain are not willing to pay tithes. Therefore, the Taliban are forced to seek refuge in some governments in search of money. But neither government has confidence. Because when they see that they easily left Pakistan, or expelled Qatar and Al Saud, it is natural that they do not trust. If the United Nations or other organizations come to the rescue, they are willing to do so, meaning that they do not trust the Taliban either. In addition, the UN aid routine shows that aid to Afghanistan is an excuse. They are looking to raise funds for themselves. Europe and the United States would clear their trillion-dollar debts if they had the money. Rather, the routine is: under the pretext of help from large companies and institutions, they receive financial aid but do not provide statistics. It became commonplace in the United States to help Africa in general. Because those who collected the aid and took it to Africa, no one dared to go to Africa and see the result. Financial aid is still being collected in Afghanistan, but everyone says a war-torn country cannot be inspected. In any case, there is only one way open for the Taliban: to come to terms with the Fatimid army and accept it as a fact, like Lebanon has Hezbollah or Iraq. This means that all countries must come to terms with a new reality called the export of the Islamic Revolution, and they will be eliminated

فاز الماء فی الهاون

طالبان ، التی تعتبر نفسها حاکمة أفغانستان ، لیست مستعدة لتقاسم السلطة مع أی شخص ، ناهیک عن الفاطمیین ، الذین لیسوا مجموعة عرقیة منفصلة ولکنهم یخشون من قبل طالبان. لذلک قد لا یفعل ذلک لسببین ، کلاهما خاطئ: أولاً ، تسمیتهم بجواسیس إیرانیین ، وهذا خطأ لأنهم لم یصنعوا لإیران ، بل لمواجهة داعش ، وثانیًا ، الخوف من فقدان السلطة. وهذا یعنی أنهم یعترفون بأن الجیش الفاطمی متفوق فی الشعبیة والقبول. لذلک ، من هذا المنظور ، ینبغی القول إن توقع طالبان ، من الحکومة الشاملة ، هو ضرب المیاه فی الهاون. لأن طالبان متشککة من الجمیع ، ولیسوا على استعداد لتقاسم السلطة. وکلما تم الإصرار على أن طالبان حکومة شاملة للجمیع ، ازدادت شکوکهم. وصل الأمر إلى النقطة التی قال فیها ذبیح الله فی مقابلة: "الحکومة الشاملة تعنی أن للجیران أی جواسیس فی مجلس الوزراء". أی ، إذا تم اختیاره من قبیلة حزافه ، فهو جاسوس لإیران ، وإذا کان من القبیلة الطاجیکیة ، فهو جاسوس لطاجیکستان وترکمانستان والصین ، إلخ. لهذا السبب ، تم عزلهم عن باکستان أو فی الواقع ، طُلب من باکستان وقطر الابتعاد. حتى تصبح طالبان قوة وطنیة مستقلة عن الشعب. لکن هذا به عیب هیکلی. وهی هشة فی عدة أماکن: أولاً ، یشکل البشتون ثلث سکان أفغانستان فقط ، وحکمهم یعنی الدکتاتوریة وحکم الأقلیة على الأغلبیة. ثانیًا ، تعتمد بنیتهم ​​التحتیة المالیة والاقتصادیة على المملکة العربیة السعودیة. طالب لیس ظاهرة أفغانیة. بدلاً من ذلک ، المدارس الـ 3000 التی تم إنشاؤها فی باکستان وجندت الطلاب من المیزانیة السعودیة ، الآن إذا رفضت آل سعود أو ترکت ممثلها فی باکستان وقطر ، فلن یتعرف علیهم أحد. بالطبع ، إذا کانوا مخلصین فی تفکیرهم فی الاستقلال ، سینجحون. والسبب فی صدقهم هو استرضاء کل شعب أفغانستان. حتى یکون شعب أفغانستان على استعداد للعودة ودفع الضرائب أو العشور. کلتا الإشارتین على وصول طالبان إلى طریق مسدود ترکتا الشعب الأفغانی فی روما ، مع تدفق اللاجئین أو النازحین. وأولئک الذین بقوا لیسوا على استعداد لدفع العشور. لذلک ، تضطر طالبان إلى اللجوء إلى بعض الحکومات بحثًا عن المال. لکن أیا من الحکومتین لدیها ثقة. لأنهم عندما یرون أنهم غادروا باکستان بسهولة ، أو طردوا قطر وآل سعود ، فمن الطبیعی أنهم لا یثقون. إذا جاءت الأمم المتحدة أو المنظمات الأخرى للإنقاذ ، فهم على استعداد للقیام بذلک ، مما یعنی أنهم لا یثقون فی طالبان أیضًا. بالإضافة إلى ذلک ، یظهر روتین مساعدات الأمم المتحدة أن المساعدة لأفغانستان هی ذریعة. إنهم یتطلعون إلى جمع الأموال لأنفسهم. ستقوم أوروبا والولایات المتحدة بتسویة دیونهما البالغة تریلیون دولار إذا کان لدیهما المال. بالأحرى ، الروتین هو: بحجة المساعدة من الشرکات والمؤسسات الکبیرة ، یتلقون مساعدات مالیة لکن لا یقدمون إحصاءات. أصبح من الشائع فی الولایات المتحدة مساعدة إفریقیا بشکل عام. لأن أولئک الذین جمعوا المساعدات وأخذوها إلى إفریقیا ، لم یجرؤ أحد على الذهاب إلى إفریقیا ورؤیة النتیجة. لا یزال یتم جمع المساعدات المالیة فی أفغانستان ، لکن الجمیع یقول إن الدولة التی مزقتها الحرب لا یمکن تفتیشها. على أیة حال ، هناک طریق واحد مفتوح أمام طالبان: التصالح مع الجیش الفاطمی وقبوله کحقیقة ، مثل لبنان لدیه حزب الله أو العراق. وهذا یعنی أنه یجب على جمیع الدول أن تتصالح مع واقع جدید یسمى تصدیر الثورة الإسلامیة ، وسیتم القضاء علیهم

په هاوان کې اوبه وخورئ

طالبان چې ځان د افغانستان واکمن ګڼی، له هیچا سره د واک شریکولو ته لېواله نه دی، د فاطمیانو خبره پرېږده، چې بېله توکمیزه ډله نه ده، خو له طالبانو وېره لری. نو ښایی هغه دا کار د دوو دلایلو له امله ونه کړی، چې دواړه ناسم دی: لومړی، دوی ته د ایرانی جاسوسانو ویل، دا یوه تېروتنه ده، ځکه دوی د ایران لپاره نه، بلکې د داعش سره د مبارزې لپاره جوړ شوی، او دویم دا چې د واک له لاسه ورکولو وېره ولری. د دې معنی دا ده چې دوی اعتراف کوی چې د فاطمیون لښکر په شهرت او منلو کې لوړ دی. نو له همدې نظره باید ووایو چې له طالبانو څخه د ټول شموله حکومت تمه د هاوان په اوبو کې اچول دی. ځکه طالبان په هر چا شکمن دی او د واک شریکولو ته لیواله نه دی. او هرڅومره چې دا ټینګار وشی چې طالبان یو ټول شموله حکومت دی، هغومره یې شک زیاتیږی. خبره تر دې ځایه ورسېده چې ذبیح الله په یوه مرکه کې وویل: "د ټول شموله حکومت معنا دا ده چې ګاونډیان په کابینه کې کوم جاسوسان لری." یعنې که له حزایه قبیلې څخه وی نو د ایران جاسوس دی او که له تاجک قوم څخه وی نو د تاجکستان، ترکمنستان، چین او نورو هېوادونو جاسوس دی. له همدې امله دوی له پاکستان څخه ووتل او یا په حقیقت کې پاکستان او قطر ته وویل شول چې لرې پاتې شی. تر څو چې طالبان یو ملی ځواک شی، د خلکو خپلواکی نه وی. مګر دا یو ساختمانی نیمګړتیا لری. او دا په څو ځایونو کې نازکه ده: لومړی دا چې پښتانه د افغانستان یو پر دریمه برخه ده او د دوی واکمنی په اکثریت باندې د استبداد او اقلیت د واکمنۍ په معنی ده. دوهم، د دوی مالی او اقتصادی زیربنا په سعودی عربستان پورې اړه لری. طالب یوه افغانی پدیده نه ده. بلکې هغه درې زره ښوونځی چې په پاکستان کې جوړ شوی او د سعودی له بودجې څخه یې زده کوونکی استخدام کړی، اوس که آل سعود انکار وکړی او یا خپل استازی پاکستان او قطر پرېږدی، نو دا به وی چې هیڅوک به یې ونه پیژنی. البته، که دوی د خپلواکۍ په فکر کې مخلص وی، دوی به بریالی شی. او دلیل یې دا دی چې دوی صادق دی د افغانستان ټول خلک راضی کول دی. تر څو د افغانستان خلک بیرته راشی او مالیه یا لسمه برخه ورکړی. دواړه نښې چې طالبان پای ته رسیدلی دی په روم کې د افغانانو او د مهاجرینو او بې ځایه شویو خلکو سره پاتې دی. او هغه څوک چې پاتې دی هغه نه غواړی چې لسمه برخه ورکړی. له همدې امله طالبان اړ دی چې د پیسو په لټه کې ځینو حکومتونو ته پناه یوسی. پر حکومت هیڅ باور نشته. ځکه کله چې دوی ووینی چې دوی په اسانۍ سره له پاکستانه وتلی او یا یې قطر او آل سعود شړلی، نو طبیعی ده چې دوی پرې باور نه کوی. که ملګری ملتونه یا نور سازمانونه د ژغورنې لپاره راشی، دوی چمتو دی چې دا کار وکړی، پدې معنی چې دوی په طالبانو باور نه لری. برسېره پر دې، د ملګرو ملتونو د مرستو معمول ښیی چې له افغانستان سره مرستې یو عذر دی. دوی د ځان لپاره د بسپنو راټولولو په لټه کې دی. اروپا او متحده ایالات به خپل ټریلیون ډالر پورونه پاک کړی که چیرې دوی پیسې ولری. بلکه، معمول دا دی: د لویو شرکتونو او بنسټونو څخه د مرستې په پلمه، دوی مالی مرستې ترلاسه کوی مګر احصایې نه وړاندې کوی. دا په متحده ایالاتو کې معمول شو چې په عمومی توګه افریقا سره مرسته وکړی. ځکه چې چا مرستې راټولې کړې او افریقا ته یې یوړل، هیچا دا جرات نه کاوه چې افریقا ته لاړ شی او پایله یې وګوری. په افغانستان کې اوس هم مالی مرستې راټولېږی، خو هر څوک وایی چې جګړه ځپلی هېواد نه شی کتلی. په هر صورت، د طالبانو لپاره یوازې یوه لاره خلاصه ده: له فاطمیون پوځ سره خبرو ته کېنی او د یوه حقیقت په توګه یې ومنی، لکه لبنان چې حزب الله یا عراق لری. په دې معنی چې ټول هیوادونه باید د اسلامی انقلاب د صادراتو په نوم یو نوی واقعیت سره ومنی او له منځه یوسی.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد